دل چادرم
دختر خانمی می گفت:
بعضی وقتها که دل چادرم از این همه طعنه و تهمت می شکند …
بر می دارمش با هم می رویم گلزار شهدا !!!
چند وصیت نامه برایش می خوانم ، حرفهای قشنگشان را برایش تکرار می کنم.
… دل هر دویمان باز می شود و
… عاشق تر از همیشه بر میگردیم خانه…
فقط کاش قسمتم بشود ببرمش مدینه تا داستان مضلومیت بی بی را با چادر خاکی برایش تعریف کنم…